فاتحان

فاتحان

با فتح لحظات امروز ، فاتح لحظات فردا شیم...
فاتحان

فاتحان

با فتح لحظات امروز ، فاتح لحظات فردا شیم...

فلسفه عاشقی (6)

فلسفه عاشقی 6

faatehan@

خوب مهربون سلام

وقت احرام است، احرام در میقات. برای دیدن بهترین یار، باید لباس عوض کرد.

لباس!

لباس، نشانه است، حجاب است، نمود است، رمز است، درجه است، عنوان است، امتیاز است. اینجا باید بی رنگ بود، سپید بود، فارغ از همه رنگ‌و نقش ها! بی‌دوخت، بی‌طرح، بی‌رنگ، بی‌هیچ نشانی، بی‌هیچ اشاره‌ای به اینکه تویی، به این که دیگری نیستی.


شب اول وقوف در جوار یار

تو و خودش، تنها ...

احرام میبندی ...


سرزمین وحی، سرزمین دل توست!

هر لحظه که انقطاع پیدا کردی از هر آنچه تعلقات دنیاست، طواف میکنی در کعبه دل!


 احرام میبندی؛ تنها ...

در دلت شور عجیبی است 

چند روز دیگر به عرفات و منا نمانده  هنوز منیت ها را با خود حمل میکنی،

باید دل کنده شد، کندنِ "من" از "من" 


خدا لبخند میزند و همچنان به حرکت طواف گونه تو مینگرد. حال اینکه چه زمانی زمان پایان یافتن دور هفتم طواف است را تو نمیدانی!


اینقدر باید طواف کرد و کرد، آنقدر باید بگردی و بگردی در سپیدی احرامت تا شاید دلت آرام گیرد بر ندای خدا ...


باید رفت!

از هر آنچه در درون باقی مانده باید رها شد!

رهایِ رها، آزادِ آزاد


کعبه آن سنگ نشانی است که ره گُم نشود

حاجی احرام دگر بند، بگو یار کجاست؟!


طاهره شفائی

ادامه دارد ...

faatehan@

Instagram.com/faatehan

فلسفه عاشقی (5)

فلسفه عاشقی 5

faatehan@

خوب مهربون سلام

هنگامه سفر است، زمزمه عاشقی است


حج کن!

حج، نشانه‌ای از این رجعت است بسوی محبوب

او که ابدیت مطلق است

او که لایتناهی است

او که غایت لطف است

او که نهایت مهربانی است

حد ندارد، تا ندارد.


و بازگشت به سوی او، یعنی حرکت به سوی:

✨کمال مطلق

✨خیر مطلق

✨زیبایی مطلق

✨حقیقت مطلق

✨و ...

 

 یکی شو و سیمرغ شو!

خدا سرمنزل تو نیست، مقصدِ توست، مقصدی که همواره مقصد می‌ماند.


خدا، آخرین نقطه خط سیر سفر تو نیست، سفر تو هجرت ابدی تو، به روی جاده‌ای است، صراطی است که نقطه آخرین ندارد. راهی است که هرگز ختم نمی‌شود.


خدا از تو دور نیست تا به او برسی.

بلکه نزدیک‌ترین است!

به کی؟ به تو!


موسم است، هنگام در رسیده است، وعده دیدار نزدیک است...

به میعاد برو، به میقات! 


ای بازخوانده خداوند، لحظه دیدار است! 


طاهره شفائی

ادامه دارد ...

faatehan@

Instagram.com/faatehan

فلسفه عاشقی (4)

فلسفه عاشقی 4

faatehan@

خوب مهربون سلام‌

موسم حج، فصل عاشقی رسیده و چطور میشه عاشقی کرد و رسم عاشقی چگونه است؟


قراره همه وجود ما سراسر از عشق باشه 

عشق وصال یار، وصال محبوب


در این موسم عاشقی، روح خدا را بجوی، 

سراغش را بگیر

از خانه خویش آهنگ خانه او کن

لطیف مهربون همیشه منتظر توست

صدایت میکند، دعوتش را لبیک گوی!


موسم است، از تنگنای زندگی کوچک دنیا،

از حصار بسته نفس بیرون بیا

آهنگ او کن

 هجرت کن

حج کن!


پرداخت قرض‌ها،شستشوی کدورت‌ها، غبارها، آشتی قهرها، تسویه حساب‌ها، حلال طلبی از دیگران، ترمیم دلهای شکسته، احقاق حقهای ضایع کرده، پاک کردن زندگی‌ات، رابطه‌هایت، اندوخته‌هایت و ...


لحظه پرواز نزدیک است

لحظه پروانگی


نمایشی از قطع همه چیز برای وصل او!

راستی برای رفتن آماده ای؟

 برای پرواز؟

توشه ای داری؟


این دهه عاشقی، موسم حج، تمرینی است برای پرواز


روز حساب، آنجا که دیگر دستت از عمل کوتاه است. از همه اعضا و جوارحت، گوشت، چشمت و دلت از یکایک آنها می‌پرسند. مسئولی و مسئولند!


پس اکنون، که در دار عمل هستی، خود را برای رحلت به دار حساب آماده کن، پرواز را تمرین کن و آهنگ رفتن کن!

حج کن!


طاهره شفائی

ادامه دارد ...

faatehan@

Instagram.com/faatehan

فلسفه عاشقی (3)

فلسفه عاشقی 3

faatehan@

خوب مهربون سلام‌

چه خدای مهربونی داریم؟

هر لحظه و هر زمان منتظر یه بهونه است تا کلی نشونه بفرسته واسه ما!

بهونه های عاشقی!

که بگه بنده من!


بنده خوب من، دلت تنگ نشده، تنگ خدات؟

یه ماه دیگه بنام صاحب حج، یعنی چی؟ یعنی میخوام حجت و برتو تمام کنم که بدونی از هر مهربونی مهربونترم و همیشه و همه جا حواسم بهت هست.


تا اونجا گفتیم که خدا امانتش رو تو کوله بار ما گذاشت و ما رو به زمین هدیه کرد، حالا ما هر کدوم کجای کاریم؟

چقدر از این ماموریت و رسالتمونو به انجام رسوندیم؟


چه در دست داری؟

-سال‌ها که از دست داده‌ام!


و چه شده‌ای؟

ای سیمای خدا

ای مسئول امانت او

ای مسجود ملائک او

ای جانشین خدا بر روی زمین!


وقتش نرسیده که از این وجودت به درآی؟

از زیستنت؟

خود را به ساحل افکن

در زیر آسمانی که وحی می‌بارد

 رو به سوی من، خدایت کن

ای بر لب‌های دیگران ترانه‌ساز، آهنگ نیستان خویش کن!


موسم:

فصل عشق و عاشقی با محبوب

اکنون، هنگام در رسیده است، لحظه دیدار است

ماه حجت مهربانی، وعده دیدار است!

باید در موسم رفت، به سراغ محبوب نیز باید با خلق رفت و ...


طاهره شفائی 

ادامه دارد ...

faatehan@

Instagram.com/faatehan

فلسفه عاشقی (2)

فلسفه عشقی 2

faatehan@

خوب مهربون سلام

دهه قشنگ عاشقی شروع شده و چه زیباست این مدت عاشقتر از همیشه بشیم و عاشقانه تر زندگی کنیم.


تا اونجا گفتیم که حج یعنی هجرت از خویش بسوی او...


⬅️یادمون هست وقتی به این کره خاکی هدیه شدیم، کی بودیم‌ و چی بودیم؟

⬅️اصلا فلسفه خلقت و آفرینش ما چی بوده؟

⬅️آیا در این هیاهوها و قیل و قالهای زمینی، سردرگم و کلافه ای؟

⬅️یا آشنا و دوست با فطرتِ زلال و مهربونِ خود؟


 اینکه تو:

خلیفه خدایی

هم‌سخن خدایی

امانتدار خاص محبوبی

خویشاوند اویی

روح خدا در تو دمیده

دانش‌آموز خاصشی

تمامی نام‌ها را به تو آموخته

و قلم را نیز به تو آموخت

وبر شباهت خود به تو، تو را ساخت!


 تو را که ساخت، به آفریدگاری خود آفرین گفت.

تو را که ساخت، تمامی فرشتگان را صدا کرد و همه در پای تو افکند که همه تسلیم تو گردند.


و زمین و آسمان و هر چه را که در آن است به دستهای توانای تو سپرد.


نزد تو آمد، امانت خاص خود را بر دوش تو نهاد، با تو پیمان بست و به زمینت آورد و خود در فطرتت نشست و با تو همخانه شد و در انتظار تو ماند تا ببیند که چه می‌کنی؟


و تو به راه افتادی و

کوله بار امانت خدا بر دوشت

پیمان خدا در دستت

نام‌ها که خدا به تو آموخت در دلت 

و روح خدا در کالبدِ بودنت و...


تا که‌زندگی را زندگی کنی!

 و تو، تا حال چه کرده‌ای؟

 زندگی کرده‌ای!


طاهره شفائی

ادامه دارد ...

faatehan@

Instagram.com/faatehan