فاتحان

فاتحان

با فتح لحظات امروز ، فاتح لحظات فردا شیم...
فاتحان

فاتحان

با فتح لحظات امروز ، فاتح لحظات فردا شیم...

پیش نویس های زندگی

پیش نویس های زندگی 


پیش‌نویس‌های زندگی کتابیست درباره انتخاب‌هایی که انجام می‌دهیم و چرایی این انتخاب‌ها، به ما کمک می‌کند تصمیم‌های طولانی‌ زندگی را کشف و عاقلانه از میانشان انتخاب کنیم.


هیچ شکی نیست که شرایطی که در زندگی با آن مواجه می‌شویم گسترة اختیاراتمان را محدود می‌کند .

برخی افراد ثروتمند به دنیا آمده‌اند، برخی فقیر.

برخی خانواده‌هایی بزرگ و حمایتگر دارند، برخی با والدینی تنها و ترسیده زندگی می‌کنند‌.

برخی معلمان و والدینی عاقل و قابل ‌اطمینان دارند، برخی نیز مجبورند با سرپرستی معتاد و کودک‌مآب زندگی را بسر برند.

برخی هرگز با خشونت، مرگ و تجاوز روبه‌رو نمی‌شوند در حالی که برخی دیگر هر روز شاهد آن هستند.

برخی والدینی سختگیر و منضبط دارند، برخی نیز رها می‌شوند تا هرچه که خوشایندشان است انجام دهند.


با این حال، هر کودک خردسالی مجبور است تصمیم بگیرد آیا از زیر بار زندگی شانه خالی کند یا با انتخابهای درست و آگاهانه برای داشتن زندگی شاد و موفق کنترل آن را به دست گیرد؟


هر فرد مرکزیتی معنوی دارد که مستقل از محیط است و برای سرنوشتش حیاتی می‌باشد.  به‌واسطه این مرکزیت معنوی می‌تواند :

در برابر سختی‌‌های رنج‌آور بایستد

در شرایط مصیبت‌بار همچنان تلاش کند

تصمیم‌های خردمندانه ژرف بگیرد

ازخودگذشتگی‌های وصف‌ناپذیر کند

و یا اینکه به سمت بدترین اتفاق ممکن سوق یابد


پرداختن به معمای سرنوشت انسان و آشکارسازی پیش‌نویس‌ها راه زندگی هر فرد را مشخص میکند .


همه ما می بایست برای رشد و یادگیری، برای تحول مثبت در زندگی روزمره با رنجها و سختی هایی روبرو شویم و انتخاب های ما در این مسیر نوع سبک زندگی ما را تعیین میکند. که در سالهای اولیه زندگی با شناخت ما از خودمان، محیط و دگران مهم زندگی ما با مغز هیجانی شکل می گیرد و میتوان در سالهای بعدی بطور فعال و آگاه و مغز شناختی آنها را اصلاح کرد و بهبود بخشید .


بچه‌ها به این نتیجه می‌رسند که:

 خوشحال باشند یا افسرده،

خوشبین باشند یا بدبین

 برنده باشند یا شکست‌خورده

سالم یا ناسالم

در سطح بالای شغلی یا کارگری با دستمزد کم

بیکار یا بیش ‌از حد مشغول به کار

خواستار عمر طولانی یا بیماری و از کارافتادگی 

و تصمیم می‌گیرند باقی عمرشان را در تلاش برای این باشند که این تصمیمشان به حقیقت بپیوندد .


پیش‌نویس تا‌ پایان زندگی فرد بر او تأثیر می‌گذارد مگر اینکه تصمیمی آگاهانه زندگی فرد را به روشی فعالانه تغییر دهد .


با انتخاب درست و آگاهانه میتوان پیش‌نویس ها را اصلاح کرد و طرح‌های زندگی خوش‌بینانه، خودمختار و پرثمر مبنی بر واقعیتی کاملاً به ‌روز داشت.


طاهره شفائی

با ما همراه باشید


تداوم مهر

تداوم مهر

خوب مهربون سلام

غمگین و ناراحت، با پشیمونی و دلخوری اومد و گفت: میدونید اصلا خوب بودن فایده نداره؟

اصلا یکی نیست به من بگه به تو چه ربطی داره به بقیه کمک‌کنی، وقتی نمیفهمن و ارزش برات قائل نیستند و ...


لبخندی زدم‌ و گفتم:

آخی چه دل پُری داری؟

میفهمم، حق داری، انگاری خیلی اذیت شدی، یه سوال میشه بپرسم؟


گفت: بله 

گفتم: کارهایی که گفتی واسه کی میکنی؟

گفت: خب معلومه، مردم، آدمها، از خانواده و دوست و همکار گرفته تا...


گفتم: تا حالا شده هر کار خوبی که میخوای بکنی برای خدا باشه؟

با تعجب نگام میکرد


گفتم: ببین خوبِ مهربون!

میخوای امتحان کنی، از این به بعد هر کاری خواستی بکنی، بگو برای خدای مهربون میکنم...


کم‌ کم میبنی  ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ خوبیت ﺭو ﻧﺪوﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ نمیشی!

از کمک ‌و خدمت به خلق پشیمون نمیشی!

اگه ازت تشکر نکنن ناراحت نمیشی و...


دقت کردی ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﻧﻨﺪ، ﮐسی ازشون ﺗﺸﮑﺮ میکنه؟

ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ اونا، ﺁﻭﺍﺯﺷونو ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩن...


ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ  ﻣﺘﻔﺎﻭته ...

✨یکی از‌ما خوشش میاد و ما رو خوب میبینه!

✨ﺩﯾﮕﺮﯼ خوشش نمیاد و دوست نداره!

✨ﯾﮑﯽ ما رو مهربون و ﺟﺬﺍﺏ!

✨یکی هم اصلا ﻫﯿچی ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐنه!


اما هیچکدوم از این نظرها که نباید ما رو از مسیر اصلی متوقف کنه!

چون‌ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ما ﺭو ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴتیم ﻣﯽبینه ...

ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭو ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩمون ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪیم و همیشه مهر و عشقمون مستدام ...


مشتاق تغییر




خوب مهربون سلام 

می دونید اگه ما شروع به تغییر کنیم، محیط پیرامون ما هم همزمان باهامون تغییر میکنن. واسه اوج گرفتن، واسه پرواز خوبه که مشتاق تغییرات خوب و مثبت باشیم



 تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.

 آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند.


 یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند :


نرو، می میری! 

 هر حشره ای بیرون رفته ، برنگشته !!!


 وقتی حشره به سطح آب رسید

نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ خوابش برد.


وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود. 


حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود.

 سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود. 


تصمیم داشت برگرده تا به دوستاش بگه که این بالا پر از نوره و روشنایی، و این تغییر نتیجه اش اوجه و پرواز 


ولی دیگه نمی تونست وارد آب شه چون به موجود دیگری تبدیل شده بود.


شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمن باشید خارج شدن از پیله های :

تنهایی، غم و ترس و.... 


و تلاش برای تغییر و رفتن به سوی کمال عالی است! 


پس بیاییم مشتاق تغییر باشیم واسه پرواز 


طاهره شفائی