شما چه عطری می زنید؟
@faatehan
خوب مهربون سلام
دوستانی سالها کنار هم ،شاد و خرم همدل و همراه هم بودند.رسم قشنگ دوستی رو به جا میاوردن و یاریگر دیگران بودند. تو روزهای سخت، تو لحظه های قشنگ کنارهم بودند،
تا اینکه ...
مدتی بود انگاری یه چیزهایی عوض شده بود، انگاری عطر دوستیشون تغییر کرده بود.این میون و بین این رفقا فرد میانسالی بود که همگی قبولش داشتند.باهاشون مشورت میکردن و ازشون کمک میگرفتند.
اینطور ادمه داد:دوست نداشتم این غباری رو که رو روستیمون نشسته بود،دوست نداشتم این تیرگی رو که مهر دلامونو پنهون کرده بود.تصمیم گرفتم مثل همیشه زنگ بزنم به بزرگ گروه و ازشون کمک بگیریم.
گفتم: میشه مثل همیشه کمکمون کنید، علت یابی کنیم؟برای بهبود رابطه ها کاری کنیم؟!
همه چیز خوب و خوش بود،با عشق و مهر همیشگی؛یکدفعه در کمال ناباوری تن شداشون عوض شد،با خشم و ناراحتی زیاد گفت :
دیگه به من زنگ نزن ، هر چی بین ما بود تموم شده و دیگه نمیخوام هیچ ارتباطی باهات داشته باشم !!!